همین جایی از قصّه ،
که من ایستاده ام می بـــارد !
دو قدم این طرف تر ..
دو قدم آن طــرف تر ..
همیشه آفــتـاب است !
همین جایی از قصّه ،
که من ایستاده ام می بـــارد !
دو قدم این طرف تر ..
دو قدم آن طــرف تر ..
همیشه آفــتـاب است !
من در این جاده خواهم رفت تا به بی نهایت ، از سکوت نمی ترسم که از تنهایی بی تو وحشت دارم، دلم می لرزد زمانی که نیستی پا در راه می روم شاید در بیکران غربت من باشـم و ماه رفته ام ، که در آنجا بنشینم و با ستـارگـان از عشق مان بگویم ، می دانم در آن شهر خیال نیازی به پنهانی عشق نیست ، آنجا دشتی از بنفشه است و یاد تو بوی عطر گل یاس می دهد ، آنجا دلم پر می کشد برای لطافت باران و پاییز برایم غم گرفته نخواهد بود وقتی از عشق تو می گویم ، وقتی از مهر تو می گویم . می روم و در هر گامی که بر می دارم خواهم گفت دوستت دارم .
می توانی تو به لبخندی این فاصله ها را برداری
دوست دارم عاشقانه عارفانه صادقانه تا بی نهایت مثل همیشه
تبسم بي بهانه ام...
.
گاهی که ناگزیرم
ماه را از پیشانی پنجره بیاویزم
و انقدر بچرخانم
که از سرگیجه اش
خوابم بگیرد و
نفهمم
خورشید چند شنبه
صبحانه ام را خورده است
تو اگر از چرخش دلخراش ماه
غمگینی
سری به این پنجره بزن
و شاعری را از خواب بیدار کن
که شب از چرخش صورتت
خوابش بگیرد
و فردا
صبحانه اش را
با خورشید قسمتکند...
آدمک خیس رویاهای بارانی ام!
میتوان همه زندگی را در آغوش گرفت…..
کافی است تمام زندگی ات یک آدم باشد
حلالم كن اگر دوري
اگر دورم
اگر با گريه ميخندم
حلالم كن كه مجبورم
نگو عادت كنم بي تو
كه ميدونم نميتونم
كه مي دوني نفسهام و
به ديدار تو مديونم
دیگر نه "شلوار پاره" نشانه ی "فقر" است .... نه "سکــوت" علامت "رضــایت".... دنــیـــــــــــــــای غـــریـبـیــست ارزشـــــــــــها "عـــــــــــــــــــوض" شـده اند و "عـــــوضــــــــــی هــا"، بــا ارزش.... |
چهارشنبه بیست و دوم خرداد 1392 توسط مجيد | 24 نظر |
دیر باریدی باران
خیلی دیر...
من مدتهاست در حجم نبودن کسی خشکیده ام!
می خندم به گذشته ای که فکر میکردم ... نباشی دیگران مثل تو میتوانند دوستم داشته باشند ...
ان روزها انقدر سرم شلوغ بود که در میان ان همه شلوغی عشق و احساست را نادیده گرفتم
و به هوای عشق دیگری تو را تنها گذاشتم ...
شاید انقدر مهربان بودی که ارزش همه ی خوبی هایت را حال که نیستی میدانم ... !!!
این روزها بد جور دلتنگ با تو بودن هستم حال که قصه ی من و تو با هزار سوال بی جواب تمام شده !!!
حالا می فهمم که اگر نباشی هیچ کس تکرار دوباره ی تو برایم نخواهد بود ...
ولی ... افسوس که دیگر نیستی !!!
بـ ـزن بـ ـه سـ ـلامتی حـ ـرفهای دلـــــ ـت کـ ـه بـ ـه کـ ـسی نگـ ـفتی....
بـ ـزن بـ ـه سـ ـلامـ ـتی اینـ ـکه کـــ ـوه درد بـ ـودی ولی دم نـ ـزدی.....
بـ ـزن بـ ـه سـ ـلامتی تنـــ ـــهاییات ولی تنـ ـهایی رو دوسـ ـت نـ ـداشتی...
بـ ـزن بـ ـه سـ ـلامتی ارزوهــ ـایی کـ ـه نتـ ـونستی لمسشــــ ـون کـ ـنی.....
بـ ـزن بـ ـه سـ ـلامتی عــــ ـشقی کـ ـه طالـعـ ـش بـ ـه اسمـ ـت نبـ ـود ولی هنـ ـوزهـ ـم دوسش داری....
بـ ـزن بـ ـه سـ ـلامتی شبـ ـهایی کـ ـه تـ ـو تنـ ـهاییـ ـهات گــــ ـریه کـــ ـردی ولی نمیـ ـدونستی بـ ـرای چی....
بـ ـزن بـ ـه سـ ـلامتی دوســــ ـت و ادم هایی کـ ـه از پـ ـشت خـــــ ـنجر زدن...
هـ ـنوز مسـ ـت نشـ ـدم نـ ـگاه می کـ ـنم بـ ـه انتـ ـهای شیـ ـشه و اخـ ـرین پیـ ـکم ولی هنـ ـوز حـ ـرف دارم...
منتظر پای دیوار
جیب هایم پر از آه و ای کاش
باز هم بی خداحافظی رفت
مثل هر بار
کوچه و خلوت و باد
کاسه ی اشک از دستم افتاد
یک دل پر
زیر باران شرشر
یک نفر رد شد و گفت:
باد ها بی خداحافظی میروند
I Miss You
You are there
And I am here
Thinking about how much
I love you
Thinking about how much
I respect you
Thinking about how much
I miss you
You are there
And I am here
Thinking about how much
I cannot wait
Until we are together again
Thinking about how much
I will appreciate
More than ever
The time
We will spend together
I love you
دلتنگ توئم
تو آن جایی
و من اینجا
در این فکر
که تا چه حد دوستت دارم
در این فکر
که تا چه حد برایم با ارزشی
در این فکر
که تا چه حد دلتنگ توئم
تو آن جایی
و من اینجا
در این فکر
که تا چه حد در اشتیاقِ
با دیگر
در کنار تو بودنم
در این فکر
که چگونه بیش از همیشه
قدر آن زمان
که در کنار هم خواهیم بود را
خواهم دانست
دوستت دارم
دلتنگــــی پـیــچـیـــــــــده نـیـســتــــــــ . . . !
یــــکـــــــ دل . . . !
یــکـــــــ آســـــمـــــان . . . !
یــکـــ بــــــغـــــض . . . !
و آرزو هـای تـــرکـــــــ خـــــــورده . . . !
بــه هـمــیـــن ســـــــادگـــــــی
آمدم تا مست و مدهوشت کنم اما نشد.....
عاشقانه تکیه بردوشت کنم اما نشد...
آمدم تا از سر دلتنگی ام.....
گریه تلخی درآغوشت کنم اما نشد...
نازنیم یاد تو هرگز نرفت از خاطرم......
سعی کردم که فراموشت کنم اما نشد....